کد مطلب:313465 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:176

آن ملعون گریه کرد
دانشمند مشهور اهل سنت، سبط ابن جوزی، در «تذكرة الخواص» از قاسم بن اصبغ مجاشعی روایت كرده است كه می گوید:

در آن وقت كه رؤوس شهدا را به كوفه آوردند، در آن میانه مردی به غایت نیكوروی بر اسبی سوار بود و سر جوانمردی را كه به ماه چهارده همی مانست و اثر سجود بر جبهه ی مباركش هویدا بود، بر گردن اسب خویش آویخته همی آمد و آن اسب چیزی پایین می انداخت سر مبارك به زانوی اسب می رسید.

من نام آن سوار و سر بپرسیدم، گفت: این، سر عباس بن علی بن ابی طالب علیه السلام است و من حرملة بن كاهل اسدی هستم.

چند روز بعد باز به دیدنش رفتم؛ او را سخت قبیح منظر یافتم، رویش چنان سیاه شده بود كه گویی قیراندود شده است. گفتم: آن روز كه تو را دیدم آن صفای بشره و زیبایی صورت را داشتی بود، حالا چرا به چنین وضع افتاده ای و زشت و قبیح شده ای؟! آن ملعون گریه كرد و گفت: از آن روز كه سر را برداشتم، هر شب چون بخوابم، دو نفر بیایند بازوان و گریبان مرا بگیرند و به آتش اندازند تا بامدادان همی سوزم، چنانكه همه ی قبیله ناله و افغان مرا می شنوند، و یك شب مرا رها نكنند! بدین حالت بود تا به عذاب ابد پیوست. [1] .

در كتاب «مقاتل الطالبیین» و «بحار» و «عوالم» به نقل از ابوالحسن مداینی كه قاسم بن اصبغ بن نباته گوید:

مردی از بنی دارم را دیدم كه صورت او سیاه شده بود و پیش از آن او را جمیل



[ صفحه 239]



و خوش صورت و سفید می شناختم، پس به او گفتم كه نزدیك بود تو را نشناسم (از چه رو چنین شده ای؟!) گفت: سبب این سیاهی آن است كه من مرد جوانی را از كسانی كه با حسین علیه السلام بود كشتم كه اثر سجود در پیشانی او بود. از آن وقت هیچ شبی نمی خوابم جز آنكه می آید و گریبان مرا می گیرد و می برد در جهنم می اندازد و تا صبح ضجه می كشم، پس باقی نمی ماند كسی از قبیله ی من مگر آنكه فریاد مرا می شنود، و گفت فرد مقتول، حضرت عباس علیه السلام بود. در روایت دیگر نقل است كه صدای سگ می كرد و همسایگان می شنیدند.

عصامی در تاریخ خود روایت كرده كه شخصی از لشگر ابن زیاد لعین، سر مطهر حضرت عباس بن علی علیه السلام را بر گردن اسب خود آویخت. بعد از چند روز صورت او را همچون قیر سیاه دیدند، با آنكه قبل از آن سفید بود. چون سبب آن را از او سؤال كردند، گفت: دو نفر مرا می برند و در آتش می اندازند. [2] .


[1] قمقام زخار: صفحه ي 446، به نقل از: تذكرة الخواص: صفحه ي 159؛ منتخب التواريخ: صفحه ي 261.

[2] خصايص العباسية: صفحه ي 235.